بورکس

گفتگوهای اقتصادی بورسی و فارکسی : تالار بورس : فارکس : بورس کالا : فرابورس

بورکس

گفتگوهای اقتصادی بورسی و فارکسی : تالار بورس : فارکس : بورس کالا : فرابورس

نظریه chaos - نحوه ایجاد بازارها

تمام بازارها زمانی ایجاد می شوند که دو یا چند نفر بروی قیمت توافق دارند اما بر سر ارزش توافق ندارند.

زمانی که آخرین ماشینتان را خریدید، ماشین ارزش بیشتری برای شما داشت به نسبت پولی که برایش پرداخت کردید. با اینحال، برای شخصی که ماشین را از آن خریدید، پول شما ارزش بیشتری در مقایسه با ماشین داشت. شما زمانی که معامله کردید یک بازار مینیاتوری ایجاد کردید.  ما زمانی سهام می خریم که داشتن سهام را به داشتن پولی که برای سهام می پردازیم تریجیح می دهیم. خیال ما این است که( معامله کردن یک بازی خیالی است) ارزش سهام با دلار بالا می رود. ما این سهام را  از شخص ناشناسی می خریم که به این اطمینان رسیده است که ارزش این سهام در حال نزول است. ما یک عدم توافق واقعی بر سر ارزش جاری و آینده سهام داریم، اما بر روی قیمت توافق داریم.

هر بازار در دنیا به این دلیل طراحی شده است تا یک مقدار محدود از چیزی ( که می تواند سهام، کالاهای کشاورزی، ارز یا هر چیز دیگر باشد) را بین کسانی که بیشترین خواهانش هستند تقسیم کند. بازار این کار را با پیدا کردن و مشخص کردن قیمت صحیح انجام می دهد، که قیمت صحیح جایی است که تعادل قوی مابین قدرت کسانی که می خواهند بخرند و کسانی که می خواهند بفروشند وجود دارد.

سهام، کالا، اوراق قرضه، ارز، و بازارهای آپشن (اختیار معامله) تمامی این بازارها قیمت تعادل را به سرعت پیدا می کنند که از طریق مزایده آزاد یا از طریق کامپیوتر این کار انجام می گیرد. بازارها این قیمت را قبل ازینکه من و شما بتوانیم هرگونه عدم تعادل را شناسایی کنیم پیدا می کنند و حتی قبل از اینکه معامله گران داخل بازار متوجه هر گونه عدم تعادل شوند این کار انجام می گیرد. اگر این سناریو درست باشد—که هست—سپس ما می توانیم به یک سری نتیجه گیری های بسیار ساده و بسیار مهم درباره اطلاعاتی که به بازار تعمیم داده می شود برسیم و آن را بدون هرگونه پرسشی بپذیریم.

نوشته بیل ویلیام

جان مورفی- حسابی یا لگاریتمی

نمودارهای قیمت به طور معمول دو نوع اطلاعات را در اخیتار بیننده می گذارند : قیمت و زمان. زمان به صورت افقی نشان داده می شود ، که تاریخ ها در پایین نمودار از چپ به راست حرکت می کنند. مقیاس قیمت به صورت عمودی نمایان می شود، از قیمت های پایین تا قیمت های بالاتر. دو روش برای نشان دادن قیمت ها وجود دارد. رایجترین راه با استفاده مقیاس خطی یا لگاریتمی است. در نمودار مقیاس خطی برای مثال، هر افزایش قیمت به صورت یکسان رسم شده است. برای مثال صعود از 10 به 20 همانند صعود از 50 به 60 نمایش داده می شود، در هر دو مورد 10 واحد صعود شکل گرفته که در مقیاس عمودی یکسان نشان داده می شود. این مقیاس خطی رایجتر است. نوع دیگر از مقیاس ها، مقیاس لگاریتمی است.

در نمودارهای لگاریتمی تغییرات قیمت به صورت درصدی اندازه گیری می شود. به بیان دیگر، حرکت قیمت از 10 تا 20 بسیار بزرگتر از حرکت قیمت از 50 تا 60 نشان داده می شود. دلیلش این است که از لحاظ درصدی، صعود از 50 تا 60 معادل 20 درصد رشد است اما صعود از 10 تا 20 معادل 100 درصد صعود است. نمودارهای لگاریتمی بر اساس صعود درصدی ایجاد شده اند و صعود از 10 تا 20 را معادل صعود از 50 تا 100 نمایش می دهد.

به صورت عمومی، تفاوت مابین دو مقیاس برای دوره های زمانی کوتاه مدت خیلی اهمیتی ندارد. بیشتر تحلیلگران همچنان از مقیاس حسابی برای تحلیل هایشان استفاده می کنند. اما تفاوت در نمودارهای بلند مدت تر اهمیت بیشتری دارد. در یک نمودار لگاریتمی، صعود متوالی قیمت در مقایسه با حرکتهای ابتدایی قیمت کوچکتر نمایان می شود. در نتیجه، خطوط روند در نمودارهای لگاریتمی بسیار سریعتر شکسته می شوند. هیچ جواب قطعی وجود ندارد که نشان دهد کدام تکنیک برتر است. برای بیشتر نمودارهایی که من استفاده می کنم نمودارها حسابی هستند. با این حال ، نگاه کردن به هر دوی این نمودارها برای انجام تحلیل های بلند مدت تر ایده ی بسیار خوبی است. نرم افزارها تغییر مقیاس نمودار را به سادگی انجام می دهند.

نوشته جان مورفی

نمودار با مقیاس حسابی

نمودار با مقیاس لگاریتمی

آموزش بورس - حجم معاملات تعادلی OBV

حجم معاملات تعادلی گرانویل Granville

این اندیکاتور مفید  اولین بار توسط جوزف گرانویل (Joseph Granville)در سال 1962 در کتابش به نام "کلید جدیدد گرانویل برای سودآوری در بازار سرمایه" (Granville’s New Key to stock market profits) معرفی شد. چیزی که باعث می شود که حجم معاملات تعادلی   (OBV)را بسیار سودمند باشد این است که از نظر دیداری به شما کمک می کند که جریان حجم معاملات را به خوبی مشاهده کنید و با حرکات قیمت مقایسه اش کنید  حجم معاملات می بایست در جهت روند قیمت رشد کند. ساختار OBVبسیار ساده است. هر روز که سهام معامله می شود ، قیمت بالاتر یا پایینتر با حجم معاملات خاصی بسته می شود. اگر قیمت بالاتر بسته شود، حجم معاملات عدد مثبتی می شود و به حجم معاملات روز قبل اضافه می شود و اگر پایینتر بسته شود، حجم معاملات عدد منفی می شود و از حجم معاملات روز قبل کاسته می شود. روزی که بدون تغییر باشد ، خط حجم معاملات نیز ثابت باقی می ماند. به بیان دیگر، حجم معاملات تعادلی ، جمع کل اعداد حجم معاملات منفی و مثبت به صورت پیشرونده است.

در حقیقت، خط  OBVجهت می گیرد. اگر جهت آن صعودی باشد، بازار صعودی است به این معنی که حجم معاملات بیشتری در روزهای افزایشی در مقایسه با روزهای کاهشی وجود دارد. خط OBVکاهشی نشانگر حجم معاملات سنگین تر در روزهای کاهشی است و نشانگر نزولی بودن بازار است. با قرار دادن این اندیکاتور در نمودار ، تحلیلگر می تواند به راحتی جهت های قیمت و حجم معاملات را تشخیص دهد. اگر هردو با هم صعودی بودند، روند صعودی همچنان صحیح است. در این مورد، حجم معاملات ،روند قیمت را تایید کرده است. با این حال، اگر قیمت صعودی باشد در حالیکه خط حجم معاملات نزولی باشد، یک واگرایی منفی وجود دارد که هشداری است که نشانگر وجود مشکل در روند صعودی است. زمانی که خطوط حجم معاملات و قیمت واگرایی داشته باشند اخطار مهمی ایجاد می شود.

تنها جهت OBVاهمیت دارد نه رقم آن. اعداد OBVبسته به اینکه از چه رقمی شروع شده است تغییر خواهد کرد. تنها به روند آن توجه کنید نه به رقم آن. نرم افزارهای کنونی این اندیکاتور را در اختیارتان خواهند گذاشت.

نوشته جان مورفی