بورکس

گفتگوهای اقتصادی بورسی و فارکسی : تالار بورس : فارکس : بورس کالا : فرابورس

بورکس

گفتگوهای اقتصادی بورسی و فارکسی : تالار بورس : فارکس : بورس کالا : فرابورس

چگونه حجم معاملات را تحلیل کنیم؟

بیشتر نمودارهای قیمت، میله های حجم معاملات را در پایین نمودار نمایش می دهند. در یک نمودار میله ای، میله های عمودی حجم معاملات در امتداد هر یک از میله های قیمت قرار گرفته است (شکل  را ببینید). حجم معاملات سنگینتر با میله بلندتر نمایش داده می شود، و البته حجم معملات کم با میله کوتاه نمایان می شود. با بررسی نمودار، تحلیلگر می تواند ببیند که کدام روزها یا هفته ها بیشترین حجم معاملات را داشته اند. این موضوع بسیار اهمیت دارد زیرا حجم معاملات درباره قدرت یا ضعف روند قیمت، اطلاعات مفیدی را در اختیار ما قرار می دهد. به طور عمومی، در یک روند صعودی فشار خرید بیشتر از فشار فروش است. در یک روند صعودی صحیح، میله های حجم معاملات هنگامی که قیمت رشد می کند بزرگتر می شوند و زمانی که قیمت افت می کند کوتاه تر می شوند. به بیان دیگر، حجم معاملات تاییدیه روند قیمت است. هنگامی که تحلیلگر متوجه شد که برگشت قیمت با حجم معاملات سنگینتر از آنچه که هنگام صعود مشاهده شده ،همراه شده است، این یک اخطار زودرس برای از دست دادن قدرت روند صعودی است. به عنوان یک قانون کلی ، حجم معاملات سنگینتر می بایست در جهت روند موجود مشاهده شود.

اصولی برای بررسی انرژی بازار

- انرژی همواره در مسیر کمترین مقاومت جریان می یابد

هنگامی که یک رودخانه به پایین می رود، حرکت آن توسط مسیر کمترین مقاومت تعیین می شود. جاذبه زمین هنگام عبور از اطراف صخره ها و انحنا ها در مسیر رودخانه به آن انرژی می دهد. بازار سهام نیز مانند یک رودخانه است، با جریان یافتن در هر دقیقه معاملاتی، در مسیر کمترین مقاومت قرار می گیرد. نه تنها بازار بلکه شما ، من و هر چیزی در طبیعت بدین گونه است. این بخشی از ذات طبیعت است. شما این جمله را در این زمان می خوانید زیرا شما در مسیر کمترین مقاومت هستید وقتی که تمام عوامل مدیریت زمان را سنجیده اید. در یک بازار، شما از یک معامله زیانده زمانی خارج می شوید که درد یک دلار ضرر بیشتر ، بزرگتر از درد گفتن اینکه در یک معامله اشتباه قرار دارید باشد. اینبار نیز مسیر کمترین مقاومت برنده شد.

2- مسیر کمترین مقاومت توسط ساختارهای زیرین و معمولا غیرقابل مشاهده تعیین می شود.

حرکت یک رودخانه، چه جریانی آرام از یک دامنه داشته باشد یا اینکه بسیار تند باشد، بسته به ساختار زیرین مسیر رود دارد. اگر مسیر رود عریض و عمیق باشد، رودخانه جریانی آرام خواهد داشت. اگر مسیر رودخانه باریک و کم عمق باشد، جریان رودخانه تند می شود. رفتار رودخانه دقیقا با بررسی ساختار زیرین رودخانه قابل پیش بینی است.

فرض کنید که اکنون نیاز به بلند شدن و رفتن به حمام دارید. احتمالا از یک یا چند درب عبور خواهید کرد. چرا مستقیم از دیوار به حمام نمی روید؟ زیرا مدتها قبل یادگرفته اید که وقتی که به دیوار می خورید زخمی می شوید. با قدم زدن به سمت حمام، شما احتمالا آگاه نیستید که چطور حرکت شما توسط معماری که محل های درب ها را طراحی کرده و یا توسط سازنده که موقعیت این درب ها را مشخص کرده است تعیین شده است. معمار و سازنده به اتاق های شما ساختار زیرین را اعطا می کنند.

به همین صورت، ساختار زیرین زندگی شما توسط روش شما برای معامله کردن مشخص می شود. خواه از این ساختار آگاه باشید یا خیر، حرکت شما و واکنش شما را به  هر حرکت بازار مشخص می کند. بسیاری از معامله گرانی که رفتارهای معاملاتی خود را تکرار می کنند ضرر می کنند. آنها احساس بی قدرتی و خستگی می کنند. آنها در سمینارها شرکت می کنند، کتاب می خوانند و با روانشناسان بازار جلسه های خصوصی برگزار می کنند و سپس مجددا خود را در همان مسیر همراه با ضرر قبلی می بینند. اگر این موضوع برای شما اتفاق افتاد، به سادگی یعنی شما ساختار زیرین خود را تغییر نداده اید.

اگر شما تنها تغییرات سطحی بدهید، هیچ چیزی در واقع تغییر نمی کند. زمانی ساختار زیرین شما با بازار همتراز شود، برنده شدن می شود مسیر کمترین مقاومت.

به عنوان یک معامله گر ، شما خواهید دانست که چه زمانی بر خلاف مسیر کمترین مقاومت در حال حرکت هستید. تنش و نگرانی به سرعت در بدن و ذهن شما پدیدار می شود. اگر شما نگران معامله کردن باشید، شما شناور بر آب در مسیر رودخانه حرکت نمی کند. هنگامی که شما یادگرفتید تا ساختار زیرین بازار را تعیین کنید، می توانید با آسودگی با حرکت بازار همراه باشید و و مانند یک پروانه حرکت کنید و مانند یک زنبور نیش بزنید.

3- ساختار زیرین نادیده بازار همیشه می تواند کشف شود و می تواند تغییر یابد.

بیشتر معامله گران به نظر می رسد که سعی در تغییر مسیر بازار یا رودخانه توسط بیل دستی دارند. این کار غیر ممکن است. با این حال، اگر به مسیر رودخانه برگردند، می تواند مسیر کل رودخانه را با جابه جا کردن چند سنگ کلا تغییر دهند تا آب در مسیر دیگری جریان یابد. بعضی اوقات، یک تغییر جزئیی در علت می تواند یک تغییر بسیار بزرگ در نتیجه ایجاد کند. این احتمال توسط فیزیک نیوتنی/اقلیدسی بیان نشده است.

شما می تواند جهت جریان زندگی و معاملات خود را تغییر دهید. برای انجام اینکار به سادگی و همیشگی، شما می بایست با ساختار زیرین کار کنید تا رفتار یا حرکتی که در نتیجه ی ساختار زیرین ایجاد می شود تغییر یابد.

هنگامی که یک ساختار متفاوت و جدید در معاملات شما قرار داده شد، نیروی  کلی معاملاتی شما، مانند یک رودخانه جاری، شتاب می گیرد و به شما در گرفتن نتیجه کمک می کند.

جان مطلبی که از این سه اصول استخراج می شود این است که: شما می توانید ساختار زیرین را بشناسید،  که این ساختار بر معاملات شما حکمرانی می کند و می توانید آن را تغییر دهید تا بتوانید آنچیزی را که از بازار می خواهید به شما بدهد.

برای اینکه بتوانید ساختار زیرین را شناسایی کنید، احتیاج به بررسی دقیق تری از زیرساختارهای ساختار داریم که در ادامه به آن می پردازیم....

ترجمه : رضا قاسمیان لنگرودی

نویسنده : بیل ویلیام

مرتاض هندی و بازار بورس

چندین سال پیش من (بیل ویلیام)در یک جلسه ای در بولدر کولورادو Boulder,Coloradoبا یک مرتاض هندی که تازه از هند آمده بود شرکت کردم.  Muktanandaموکتاناندا (مرتاض) شخص بسیار جالبی بود.  او هیچ نطقی ارائه نکرد، او تنها داستنهایی را بیان کرد و آن داستانها را به صورت آموزشی ارائه داد. همراه با او یک مترجم با ردای زعفرانی از دانشگاه کلورادو بود. موکتاناندا مدعی شد که بد بودن زبان انگلیسی اش یک عامل موثر برای معلم مذهبی Guruشدنش در امریکا است. او سخنرانی اش را با این داستان شروع کرد.

"یک دانشجویی در هند بود که می خواست روشن فکر شود. او خانواده اش را ترک کرد تا یک معلم مذهبی مناسب برای راهنمایی اش در این سفر را بیابد. در یکی از مکان های مذهبی متوقف شد، از یک معلم مذهبی درباره روشنفکر شدن سوال کرد. معلم مذهبی گفت، روشنفکر شدن کار بسیار راحتی است. تمام چیزی که لازم دارید این است که هر شب به خانه بروید و جلوی آیینه بنشینید و برای 30 دقیقه یک سوال را بارها و بارها از خود بپرسید. سوال این است: من کی هستم؟ من کی هستم؟ من کی هستم؟

دانشجو پاسخ داد: به این سادگی که نمی تواند باشد.

معلم مذهبی گفت: بله به همین سادگی است. بیرون اینجا معلمان مذهبی متعددی نیز در این خیابان هستند.

دانشجو گفت: خیلی متشکرم ، فکر می کنم می بایست از بقیه نیز سوال بپرسم.

(ما به این حرکت می گوییم گرفتن نظر دوم)

دانشجو به معلم مذهبی دیگر رسید و همان سوال را پرسید : چگونه می توانم روشنفکر بشوم

معلم مذهبی دوم پاسخ داد: کار بسیار مشکلی است و زمان زیادی می برد. کسی که بخواهد روشنفکر شود می بایست در معبد باشد و ساوا انجام دهد. ساوا به معنی" خدمت عاری از نفس پرستی" ، یعنی کار به صورت رایگان انجام دهد.

دانشجو هیجان زده شد، فلسفه این معلم مذهبی درباره روشنفکر شدن بسیار سختگیرانه بود. دانشجو همویشه شنیده بود که روشنفکر شدن کار بسیار مشکلی است. معلم مذهبی به دانشجو گفت که تنها کار تو تمیز کردن طویله ی گاو ها است. دانشجو این کار را پذیرفت، و احساس کرد که در مسیر درست قرار دارد.

بعد از 5 سال تمیزکردن طویله گاوها ، دانشجو برای روشنفکر شدن بی تاب شده بود، او به معلم مذهبی رسید و گفت "معلم والا مقام، من صادقانه 5 سال در خدمت شما بودم و کثیف ترین قسمت های معبد را تمیز می کردم. من هیچگاه اعتراضی نکردم و هر روز کارم را انجام می دادم. آیا به نظر شما زمانش نرسیده است که من روشنفکر شوم؟

معلم مذهبی جواب داد " بله، من فکر می کنم اکنون تو آماده هستی. این کاری است که باید انجام بدهی. هر شب که به منزل می روی روبروی آیینه بشین و خودت را نگاه کن و برای 30 دقیقه از خودت بپرس من کی هستم؟ من کی هستم؟ من کی هستم؟

دانشجو بسیار متعجب شد و گفت "مرا ببخشید، اما معلم مذهبی دیگر که در پایین خیابان است این موضوع را 5 سال پیش به من گفت.

معلم مذهبی جواب داد : خب او درست می گفت.

دانشجو پرسید: پس چرا من 5 سال طویله گاوها را تمیز کردم؟

معلم مذهبی جواب داد: چون تو احمقی ، به این خاطر است.

 

من فکر میکنم داستان بالا در میان معامله گران به خوبی عمل می کند. اولین مشکلی که من با سرمایه گذاران مواجه می شوم این است که می بایست متقاعدشان کنم که سودکردن در بازار یک کار کاملا ساده است—توجه کنید ، من نگفتم راحت است.  یک دنیا تفاوت مابین مفهوم ساده بودن و آسان بودن است.

نگاه کردن به خود جلوی آیینه برای 30 دقیقه یک عمل ساده است اما پرسیدن یک سوال بارها و بارها و جستجو کردن برای جواب درستش کار راحتی نیست. به عنوان یک روانشناس من به این نتیجه رسیده ام که ما به عنوان بشر دارای دو میل غریزی هستیم 1)  ما تمایل داریم که با هر چیزی که مواجه می شویم بیش از اندازه پیچیده کنیم و به خاطر آن 2) نمی توانیم بدیهیات را ببینیم.

برای بیشتر معامله گران و سرمایه گذاران، بازار یک مکان خطرناک با حیوانات خطرناک است. نصیحت آنها چنین است: "بروی بازار حساب نکنید" و " گیرش بندازید قبل اینکه شما را گیر بیاندازد" این حقیقت واقعی بازار نیست.

بیل ویلیام ، ترجمه : رضا قاسمیان لنگرودی